کوروشکوروش، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 15 روز سن داره

قندک مامان

کوروش در دو ماه گذشته

کوروشم در یک ماهگی اولین خنده های واقعی و نه در خواب بلکه در بیداری را زد.در یک و نیم ماهگی گنجینه ی اصواتش بسیار متنوع شده و علاوه بر آغون و آقا و غون و... در 21/4/91 برای اولین بار در حالتی از خستگی دو بار کلمه ی"ما" را بر زبان آورد که یعنی مامان من خسته ام.فکرکنم کوروش خیلی زود شروع به صحبت کنه چون وقتی با او حرف می زنیم مرتب زبونش رو بیرون میاره و لباشو غنچه می کنه و از خودش صداهای جورواجور در میاره و دست آخر کلافه میشه و غر میزنه.بعضی شبا خوب می خوابه وبعضی شبا انگار اصلا خوابش نمی یاد چشمای درشتشو گرد می کنه و به همه جا نگاه میکنه.دوست داره بغلش کنیم و راش ببریم وقتی میزاریمش زمین گریه میکنه وقتی راش میبریم با چشماش همه جارو نگاه میکن...
3 آذر 1391

چه زود روزامون سپری میشه

کوروش جونم حدود 5 ماه پیش شما این شکلی بودی و حالا:   این شما هستی که سوار بر دی دی قان قان آخرین سیستم می تازی. قندک مامان زمان خیلی زود می گذره ما در یک چشم بهم زدن شاهد رشد و شکوفایی گلهای زندگیمون یعنی شما و ملینا جون هستیم به راستی در چشم بر هم زدنی تو سوار ماشین واقعی خودت شدی و ان شاالله بزرگ میشی مرد میشی و مامان از دیدن شما لذت میبره قندکم می خوام یه قولی به من بدی قول بدی پسر خوبی باشی و وقتی بزرگ شدی زحمتایی که برای بزرگ کردنت کشیدمو فراموش نکنی همین که دوستم داشته باشی و به من و بابایی احترام بزاری و برای احساسات ما ارزش قائل باشی کفایته. عزیز دلم از خدای مهربون می خوام کمکم کنه مادر شایسته ای برای شما و ...
23 مهر 1391

کوروش در دو ماه گذشته

کوروشم در یک ماهگی اولین خنده های واقعی و نه در خواب بلکه در بیداری را زد.در یک و نیم ماهگی گنجینه ی اصواتش بسیار متنوع شده و علاوه بر آغون و آقا و غون و... در 21/4/91 برای اولین بار در حالتی از خستگی دو بار کلمه ی"ما" را بر زبان آورد که یعنی مامان من خسته ام.فکرکنم کوروش خیلی زود شروع به صحبت کنه چون وقتی با او حرف می زنیم مرتب زبونش رو بیرون میاره و لباشو غنچه می کنه و از خودش صداهای جورواجور در میاره و دست آخر کلافه میشه و غر میزنه.بعضی شبا خوب می خوابه وبعضی شبا انگار اصلا خوابش نمی یاد چشمای درشتشو گرد می کنه و به همه جا نگاه میکنه.دوست داره بغلش کنیم و راش ببریم وقتی میزاریمش زمین گریه میکنه وقتی راش میبریم با چشماش همه جارو نگاه میکن...
1 مرداد 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به قندک مامان می باشد